به نام خدا
نکات علمی
اگهی تبلیغاتی چگونه پدید امد؟
تبلیغ یعنی چیزی را به اطلاع عموم رساندن. حالا ممکن است این یک اگهی بازرگانی برای فروش جنسی یا عرضه خدمتی و یا خدمتی و یا فراخواندن مردم برای انجم کاری باشد.
از اغاز که بشر دست به تبلیغات زد شیوه های گوناگونی برای ان در پیش گرفت. برای مثال پاپیروسی در شهر تب در مصر باستان کشف شده که بر روی ان اگهی جایزه برای یافتن یک برده فراری نوشته شده است. این کاغذ نمونه ای از یک اگهی است کهبه سه هزار سال پیش باز می گردد.
همچنین در قدیم تابلوهایی بر سر در مکانهایی در یونان و مصر نصب می شد که بر روی انها خدمات قابل عرضه در انجاها نوشته شده بود. این نیز مربوط به1500 سال پیش از میلاد مسیح است. باز این نوعی اگهی بازرگانی به شمار می رود که در عهد باستان رایج بود.
با اختراع چاپ شیوه اگهی کردن شکلی دیگر به خود گرفت. در حدود سال 1477 نخستین اگهی چاپی در لندن فروش یک کتاب دعا را تبلیغ می کرد. نخستین اگهی روزنامه ای در 1625 باز در لندن بر پشت یک روزنامه انگلیسی به چاپ رسید.
اما امروزه همه می دانیم که اگهی منحصر به روزنامه نیست مجله رادیو و تلویزیون نیز همه اگهی می پذیرند. نخستین اگهی رادیویی در 1920 پخش شد.
اگهیهای تلویزیونی بیشتر پس از جنگ جهانی دوم رایج گردید. این گونه شیوه تبلیغ چنان متاول و چشمگیر شده است که مردم چه بسا انها را بهتر و بیشتر از برنامه های سرگرم کننده تلویزیونی به خاطر می سپرند.
به نام خدا
لطفا به این و ب لاگ ها سری بزنید
www.mostafanew.mihanblog.com
به نام خدا
بهترین دلنوشته های شما را به خاطره تبدیل می کنیم.
با شرکت کردن در مسابقه پیامک اس ام اس خودتون را در صفحه وب لاگ ببینید.
برای اطلاع بیشتر به مصطفی بای بروید.
با تشکر
سید مصطفی سیدی
به نام خدا
معاد
1_ مرگ
معاد از ماده عود به معنی بر گشتن است چون روح دوباره به بدن برگردانیده می شود. معاد از اصول دین مقدس اسلام و اعتقاد به ان واجب است که هر کس دوباره پس از مرگ زنده میشود و به جزای عقیده و عملش میرسد.
2_ بهشت
در اخرت جائی را پروردگار عالم خلق فرموده و ذخیره برای کسانیکه با ایمان و تقوا از اینجا بروند قرار داده است.
1_خوردنیها و اشامیدنی های بهشت
گوشت مرغ از ان چه میل داشته باشید در بهشت موجود است.
و میوه از هر نوع که اختیار کنند.
و میوه هیچوقت تمام نشود و از بهشتیان منع نگردد.
در بهشت میوه و درخت خرما و انار است.
در بهشت جویهایی از شراب و شیر خالص است.
2_پوشیدنیهای بهشت
در بهشت دستبند های طلا می پوشند و جامه ای سبز از سندس و استبرق و ابریشم.
از پیامبر اکرم(ص) مرویستکه که چون وارد بهشت شوند تاج بر سر بهشتی گذارند و هفتاد حله بر نگنهای گوناگون که به جواهرات بهشتی بافته شده.
3_ دوزخ
دوزخ گودالی است بی پایان و اتشی است افروخته شده از غضب و زندان اخروی است.
1_ خوردنیها و اشامیدنیهای جهنم
شکم هایشان پر است از زقوم و هر چه این ماده را می خورند گشنه تر میشوند.
2_ پوشیدنیهای جهنم
کفار را لباسی از مس گداخته شده است.
پایان
نویسنده کامپیوتری_ سید مصطفی سیدی
به نام خدا
قصه ها و شعر های کودکانه
جشن تولد
بچه ی خوب و نازنین تولدت مبارک
فرشته ی روی زمین تولدت مبارک
شمع ها رو فوت کن کوچولو الهی زنده باشی
تو بازی های زندگی همش برنده باشی
جشن تولد تویه تو هم داری می خندی
درهای قصه و غمو باخنده هات می بندی
یه سال بزرگ تر شدی کوچولوی قشنگم
چه ماه شدی عزیز من کوچولوی زرنگم
شادی و شور به خونه تون بازم کشیده سرک
تولد تولد تولدت مبارک
همه میان به خونتون دوستا و اهل فامیل
چیده شده رو میزتون شربت و کیک و اجیل
خونه چه خوشکل شده با بادکنکای رنگی
هیشکی ندیده تا به حال جشنی به این قشنگی
همه دارن دست میزنن با هم دیگه می خونن
الهی صد ساله دیگه زنده باشی گل من
جشن تولد تویه وای که چه کیفی داره
هر کی به خونتون میاد واست کادو میاره
کادو ها رو باز می کنیم یکی یکی به نوبت
عجب لباس خوشگلی واست اورده خاله ت
مامان واست اورده یک عروسک با نمک
می تونی با عروسکت بری به مهد کودک
به بهترین کادو رسیدیم که اورده بابا
کتاب که دوست مهربونه با همه بچه ها
خوشحالی و پر می زنی تو مثل یک شاپرک
تولد تولد تولدت مبارک
حالا همه دست میزنن با هم می گن کوچولو
کیک تولد رو زود بیا ببر با چاقو
کیک ها رو قسمت می کنی تو بشقابای چینی
شربتای البالو رو می چینی توی سینی
همه با هم دست میزنن با هم دیگه می خونن
الهی صد سال دیگه زنده باشی گل من
شادی و شور به خونتون بازم کشیده سرک
تولد تولد تولدت مبارک
پایان
نوشته کامپیوتری_سید امیر حسین سیدی
به نام خدا
وب لاگ مصطفی تقدیم می کند.
رنگ آبی_ برای لاغر شدن زیرا اشتها را کم می کند.
رنگ سبز_ ارامش دهنده برای موقعی که مضطرب هستید.
رنگ نارنجی _ بیحالی را از بین می برد.
رنگ قرمز_ برای درمان کم خونی
رنگ بنفش_ بهتر اندیشیدن ارامش دهنده و خواب اور
به نام خدا
داستان های حضرت علی (ع)
1_ پدر یتیمان
مقداری عسل و انجیر از همدان و حلوان برای حضرت اوردند امر فرمود بین یتیمان تقسیم کنند و خود حضرت شخصا بچه های یتیم را نوازش می کرد و از عسل وانجیر به دهانشان می گذاشت عرض می کردند چرا شما این کار را می کنید؟ می فرمود امام پدر یتیمان است این عمل را انجام می دهم تا احساس بی پدری نکنند.
2_ خشک کردن پیراهن
(( ابی اسحاق سبیعی می گوید روز جمعه ای بر دوش پدرم سوار بودم و امیر المومنین(ع) بر منبر خطبه می خواند و پیراهنش را تکان می داد. به پدرم گفتم ایا امیر المومنین گرمش است؟
پدرم جواب داد گرما و سرما در کار نیست. پیراهنش را شسته و چون پیراهن دیگری نداشته ان را تکان می دهد تا زود تر خشک شود)).
3_سر چشمه فضیلت
جرج جرداق اشعاری از یک مسیحی درباره حضرت علی(ع) نقل می کند. ان مسیحی در اشعارش می گوید اگر به من اعتراض شود که تو باید شعر برای پاپ بگویی. چرا درباره ی علی شعر گفته ای؟! جواب می دهم که من عاشق فضیلتم و سر چشمه فضیلت را علی دیدم پس برای او شعر گفتم.
4_ شبی در سرما
شبی از شبها هوا سرد بود حضرت امیر المومنین (ع) از کنیزش لباسی خواست و کنیز یک قطعه قطیفه خدمت حضرت اورد.
حضرت فرمود این قطیفه از کیست؟
کنیز گفت از بیت المال است.
حضرت فرمود ببر در سرما بخوابم و بی لباس بمانم بهتر است از اینکه خیانت به اموال مردم بکنم حضرت امیر المومنین (ع) شب را در سرما بی رختخواب خوابید ولی قطیفه را به روی خود نکشید.
5_ عدالت
ابن عباس می گوید باری از درهم و دینار را به خدمت علی(ع) میبردم که راه دیدم شمشیر علی را می فروشند. چون به خدمتش رسیدم و سبب فروش شمشیر را پرسیدم (( شلوار نداشتم و می خواستم از پول ان شلواری را تهیه کنم.))
6_ نماز علی(ع)
هنگامی که امام علی(ع) مشغول نماز می شد گوشش نمی شنید و چشمش نمی دید و زمین و اسمان و همه مافیها از خاطرش محو می شد و با تمام وجود توجه خود را به مبدا حقیقت معطوف می داشت. در موقع نماز بدنش در محراب بود اما روحش به سوی خدا ی رحمن در پرواز و ان گونه در ذات حق فانی می شد که به کلی از پیرامون خود غافل می گشت و چنان که خود فرمود به چپ و راست توجه نمی کرد و کسانی را که در طرف چپ و راستش بودند نمی شناخت.
پایان_ نویسنده کامپیوتری – سید مصطفی سیدی